تبلیغات
سلام
نمیدونم امروز از چی واست بنویسم بابایی رفته گرگان واسه ماموریت منم کلی بی حوصله ام خونمونم شده هیرو شیما (منفجر شده)
تو هم که شیطون تا صدای تبلیغاتو میشنوی چهار دست و پا خودتو میرسونی بعضی وقتا به تبلیغات حسودیم میشه آخه من بعضی وقتا هر چی صدات میکنم هیچ عکس العملی نشون نمیدی البته مسلمه که من در هر صورت عاشقتم پسر قشنگم
۱۱ ماهگیت مبارک
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی